۱۳۹۷ آبان ۱۶, چهارشنبه

چاه باطل خمینی

مسعود رجوی : وقتی چاه باطل خمینی خیلی عمیق است، ستیغ قله حق باید هرچه بالا وبالاترباشد.

چاه باطل خمینی اینقدر عمیق بود که هر نیرو و جریانی که کمترین شائبه ای از او در خودش داشت را می بلعید. 
 خمینی با اندیشه اسلام ارتجاعی که متعلق به قرون وسطا ویا بهتر بگوییم به ۱۴۰۰ سال پیش بود میخواست تمامی دستاوردهای انقلاب ایران وایرانی که مخصوصا در صد ساله اخیر بدست آمده بود را یکجا درچاه باطل خود دفن کند.
بارز ترین خصیصه این اندیشه ارتجاعی، زن ستیزی آن است واز این بابت بیشترین ظلم را درحق زنان کشور ما کرد.  اواز روز اول بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی گفت: یا روسری و یا تو سر.
با این خصیصه تمامی عملکرد این رژیم واپسگرا در زمینه سرکوب بر گناه جنسی سوار است. گناهانی که بیشتر آنها از دید آخوندای فاسد و فاسق که خودشان رو جای خدا نشانده اند مجازاتش مرگ است.
اندیشه ارتجاعی خمینی عامل گناه در جامعه بشری را زنان میداند وبرای جلوگیری از گناه در جامعه باید زنان را از حضور در جامعه حذف کنیم . او را در چادر  بپیچانیم و از کلیه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی برحذر داریم. آنها فقط مجازهستند که در میحط خانه و تربیت بچه فعال باشند.
اما درواقع رژیم با این اندیشه که الغاء می کند،  میخواهد اولا زنان را از سطح جامعه به خانه براند و از طرف دیگه جامعه را سرکوب کند چون برای تمامی موارد رابطه زنان و مردان گشت های مختلف درست کرده مثل گشت ارشاد و انواع گشت های دیگر.
خلاصه اینکه رژیم خمینی با این دیدگاه تمامی جامعه را به بند میکشد.
اما در زمینه اقتصادی این رژیم به گفته امام دجالشان اقتصاد را مال خر خواند. و گفت که ما انقلاب نکردیم برای نان بلکه برای اسلام انقلاب کردیم. وما اسلام را می خواهیم . بگذریم که این اسلامی هم که اینها می گفتندومی گویند، سراپا ارتجاعی است. امروزما به سادگی می توانیم بفهمیم که منظور خمینی از اسلام در واقع پرکردن جبیب های گشاد آخوندا از پول نقت این ملت بود.

اما در مقابل این اندیشه ارتجاعی یک جهانبینی کاملا انسانی قرار داشت که مبتنی برآزادی وبرابری انسانها است.این اندیشه را محمد حنیف نژاد بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق ایران بنیاد گذارد.
حنیف‌نژاد گفت: مرز بین حق و باطل در عرصه جامعه نه از بین «بی‌خدا» و «باخدا» بلکه از میان «استثمار کننده» و «استثمار شونده» می‌گذرد!

این اندیشه می گوید: آزادی ضرورت بقای انسان در مقام آزادیست. این اندیشه اسلام انقلابی در مقابل انقلاب اسلامی خمینی قرار داشت.
یک اسلام سراپا متضاد با خمینی که کمترین گردی از ارتجاع خمینی بر آن نیست . یعنی دو اسلام سراپا متضاد.
 یک  اسلام ارتجاعی و قرون وسطاعی که از عصر یخبندان بیرون آمده واسلامی که بر آزادی وکرامت انسانی در بدو امر تاکید می کند.
مسعود رجوی این اندیشه که بر کرامت و رستگاری انسان استوار است را در کلاسهای تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف درس میداد. کلاس های تبیین جهان  که در هر جلسه آن بیش از ۱۰۰۰۰ نفر شرکت داشتند.  وهزاران نفر هم به صورت ویدئویی نگاه می کردند.
هر چند خمینی اجازه نداد که این کلاسها ادامه یابد و  با باصطلاح انقلاب فرهنگی وحمله چماقدارانش آنها را بهم زد، اما همین قدر هم کافی بود که اندیشه سراسر باطل خمینی که نه تنها ضد ملی و ایرانی بود بلکه هیچ بویی از خدا و دین درآن دیده نمی شد، را به مردم بشناساند.
مسعود رجوی در عید فطر سال ۷۶ این دو اسلام سرپا متضاد را بخوبی توضیخ می دهد.                              


ونتیجه اینکه برای زودن هرگونه ارتجاع و واپسگرایی در ایران و منطقه باید که این نظام فاسد ضد بشری و ضد اسلامی سرنگون شود. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر