۱۳۹۸ فروردین ۷, چهارشنبه

گزارشی از بحران سراسری سیل در ایران، فضیحت خرابکاریهای رژیم آخوندی و سیاست‌های مخرب زیست محیطی

گزارشی از بحران سراسری سیل در ایران، فضیحت خرابکاریهای 

رژیم آخوندی و سیاست‌های مخرب زیست محیطی

سیلی در شیراز
سیل در استان گلستان
در حالیکه بحران سیل و آبگرفتگی استانهای مختلف را در سراسر ایران فراگرفته و تهران بزرگ نیز در معرض خطر قرار گرفت. عصر سه‌شنبه ۶فروردین۹۸ سیلاب در مناطق بزرگراه امام علی، آزادگان، سه راه آذری، فتح، ستاری، نسیم، لشگری، دهکده المپیک، پونک، ایران‌زمین جنوبی و مترو میدان آزادی تهران سرازیر شد.

گزارشها همچنین حاکیست که عصر سه‌شنبه رانش زمین در جاده کن‌سولقان، سبب ریزش سنگ و گل به بخش‌هایی از سطح جاده کن شد.

در شیراز ظهر سه‌شنبه با ورود سیل ویرانگر دوم، آسیب‌های بسیاری به منازل مردم به‌ویژه در محله سعدیه شیراز وارد شده است.
مناطق بلوار فایی، کمربندی، پل باغ صفا و پل فضیلت دچار سیل شدند. در دروازه قرآن شیراز دوباره سیل جاری شد.
مردم شیراز برای در امان ماندن از سیل به پشت‌بامها پناه بردند.

طبق گزارشهای اهالی و شهود عینی در شیراز آمار جان‌ باختگان فاجعه سیل که از محصولات حاکمیت ۴۰ساله آخوندی است به بیش از ۱۵۰نفر بالغ می‌شود.

گزارشها از شیراز همچنین حاکیست که رژیم برای پوشاندن آمار واقعی مانع ورود مردم و گزارشگران به محوطه بیمارستانها می‌شود.


خانم مریم رجوی ضمن تسلیت به‌ همه خانواده‌های داغدار به‌ویژه بستگان قربانیان سیل در شیراز، عموم مردم به‌ویژه جوانان را به تشکیل شوراهای مردمی در هر شهر و محله و روستا برای مقابله با سیل و عوارض مصیبت‌بار آن و کمک به مردم و آسیب دیدگان فراخواند و تأکید کرد: همیاری ملی و مردمی تنها راه غلبه بر این سیل ویرانگر و سیاست‌های مخرب رژیم آخوندی است.

خانم رجوی ضمن تأکید بر هوشیاری و همیاری در این شرایط بحرانی گفت: سردمداران رژیم و پاسداران با نابودی محیط‌زیست، جاده‌سازی و ساختمان سازی بی‌رویه، مسیلهای سنتی را که مانع سیل می‌شده مسدود کرده و باعث سیلهای ویرانگر در شهرها و روستاها شده‌اند. آنها بعد از فاجعه سیل هم تنها به فکر ممانعت از اعتراضات مردمی و حفظ سلطه ننگین خود هستند.
امکانات سپاه و بسیج و ارتش و دستگاههای حکومتی که سرقت شده از مردم ماست، باید تماماً در اختیار مردم قرار بگیرد.

خامنه‌ای یک روز پس از سیل ویرانگر در پیامی به امام جمعه خود در شیراز آخوند دژکام، ریاکارانه مدعی شد که این سیل مایه اندوه او شده است. ولی‌فقیه ارتجاع با لاپوشانی جرم آشکار رژیم در تخلفات ساخت وساز که علت اصلی حادثه مرگبار سیل در دروازه قران شیراز بود، به‌منظور مقابله با فوران خشم مردم با دجالبازی مشمئز کنندهیی خواهان جبران مصیبتها و خسارتهای سیل در شیراز شد.

فضیحت خرابکاریهای رژیم آخوندی و سیاست‌های مخرب زیست محیطی آن در ۴۰سال گذشته به حدی است که رژیم که بهتر از هر کس از کارنامه سیاه خود آگاه است، در ماجرای سیل شیراز شتابان برای بستن دهانها اعلام کرد که دادستان ارتجاع در شیراز پرونده‌ای برای رسیدگی به این موضوع باز کرده و می‌گوید: بررسیهای اولیه نشان می‌دهد که «لایروبی» در مسیر سیل انجام نشده است.

سخنگوی مجاهدین در این باره گفت:
همه می‌دانند که لایروبی کردن مسیرهای سیلاب کمترین چیزی است که رژیم و دوایر حکومتی باید انجام می‌دادند اما دزدیها و چپاولها جایی در این رژیم برای حداقلها هم که با جان و مال مردم مرتبط است باقی نمی‌گذارد.
کما این‌که مردم شیراز به‌خوبی آگاهند که مسیر رودخانه خشک در کنار دروازه قرآن در همان دولت آخوند خاتمی که مدعی اصلاحات بود، برخلاف همه ضوابط شهرسازی و زیست محیطی به خیابان تبدیل شد و شمه‌ای از پرونده دزدیها و زمین خواری جیره‌خواران حکومتی در این خصوص در اوایل دهه ۸۰فاش شد.
در ساختار سنتی شهری در شیراز مسیر رودخانه خشک، مسیر عبور و تخلیه سیلاب بوده‌ اما در رژیم آخوندی، کارگزاران رژیم زیر پوش خیابان سازی و آسفالت تا توانستند دزدی و چپاول کردند و زمینها را به بهانه‌های مختلف تصاحب یا به نام افراد خانواده‌شان نمودند.
سخنگوی مجاهدین افزود: مردم شیراز و عموم مردم ایران به‌روشنی می‌دانند که اگر آخوندها این‌قدر دزد و چپاولگر نبودند، ایران ماتم‌زده اکنون اینچنین دستخوش فجایع زیست محیطی و خسارت و تلفات نبود.
همه می‌دانند که جنگل دزدی و کوه دزدی و سرقت مسیل و نقض ضوابط اولیه شهرسازی و جاده کشیهای شهری و روستایی، عامل اصلی فاجعه در این ابعاد است. در غیراین صورت اگر آخوندها کمر به‌قتل‌عام محیط‌زیست و مسیرهای سنتی سیل نمی‌بستند، بلاشک مردم ایران از فواید بارندگی استفاده می‌کردند. اما رژیم می‌کوشد به‌گونه‌یی اسرارآمیز فاجعه را به حوادث ناگهانی و خشم طبیعت و وقایع غیرمترقبه نسبت بدهد.

سخنگوی مجاهدین تأکید کرد: هیچ چیز غیرمترقبه‌ای جز ننگ رژیم ضدبشری آخوندی در ایران یعنی قتل‌عام منابع انسانی و محیط طبیعی این میهن توسط آخوندهای دزد و غارتگر و پاسدارانشان در کار نیست.
درست به همین دلیل مردم و محیط‌زیست ایران‌زمین تنها با سرنگونی این رژیم منحوس از یوغ ستم آخوندی رها می‌شوند.

در خوزستان بارشهای سیل‌آسا در اهوار شروع شده است.
۴برابر شدن ورودی به سد کرخه، نگرانی از سیلاب را افزایش داده است، یک کارگزار رژیم در خوزستان گفت: نگرانی از شرایط سیلابی حوزه رودخانه کرخه هم‌چنان ادامه دارد. تراز آب رودخانه در حال خارج شدن از حد نرمال و مورد انتظار است و احتمالاً آب زیرگذرهای اهواز را در بر می‌گیرد.
در دزفول سیل تا مرکز شهر پیش رفت.
در دورود رودخانه ماربره طغیان کرد و کوی کارمندان کارخانه سیمان در معرض تهدید آبگرفتگی است.
در ایذه، حداقل دو محله به نامهای «آبگیر» و «پایین دست» در معرض خطر سیل گرفتگی کامل قرار دارند به‌طوری که اهالی این مناطق باید کامل این محلات را تخلیه کنند.
جاده بهبهان ـ رامهرمز بر اثر جاری شدن سیل مسدود شده است.

در کهگیلویه وقوع سیل در بوستان باشت کهگیلویه و بویراحمد موجب جان باختن یک نوجوان ۱۵ساله شد.

به‌علت سیل و رانش زمین در کهگیلویه و بویراحمد سه روستا تخلیه و یک روستا تخریب شد. همچنین راه ارتباطی بیش از ۶۰روستا در این استان و ۸۰درصد از راههای عشایری شهرستان گچساران قطع شده است.
طغیان رودخانه‌های شهر یاسوج نیز هم‌چنان ادامه دارد.
در بویراحمد، رانش زمین روستای «آبیدک زیلایی» در خود فرو برد. فرماندار رژیم در بویراحمد گفت: این روستا به‌طور کامل محور شده و هیچ اثری از آن وجود ندارد. این کارگزار رژیم درباره میزان تلفات در این روستا چیزی نگفت.

سد هفشجان شهر کرد نیز سرریز شد. فرماندار رژیم در شهر کرد گفت: دریچه‌های سد چشمه زنه هفشجان در شهرستان شهرکرد برای جلوگیری از خسارت به سد باز شد.
روز سه‌شنبه آب رودخانه الوند به پل روگذر سرپل‌ذهاب نزدیک شده و احتمال زیر آب رفتن این پل بر اثر بارش شدید باران وجود دارد.

در اصفهان به‌دنبال سر ریز شدن سد خاکی روستای جبل بخش کوهپایه، سیل به شرق اصفهان رسید.

در بروجن در استان چهارمحال و بختیاری از حوالی یک بامداد سه‌شنبه سیل به این شهر سرازیر شد.

بامداد سه‌شنبه روستای طرزجان در یزد در محاصره سیل قرار گرفت.

در مشهد بوستان وکیل‌آباد به‌خاطر خطر سیل بسته شده است.

در استان زنجان سیل وارد شهرستان افشار شد.

گزارشها حاکیست، مردم سیل‌زده و خشمگین استان گلستان با پاسداران جنایتکار سپاه درگیر شده و از حضور آنان در این مناطق آنهم پس از۵روز جلوگیری کردند. در این درگیری مردم پسر آخوند جنایتکار نورمفیدی نماینده ولی‌فقیه در گلستان را به سختی گو شمالی دادند.

بامداد سه‌شنبه به تیمی از پزشکان متخصص که برای حضور در روستای خواجه نفس از روستاهای ترکمن صحرا در استان گلستان آماده بودند اجازه ورود داده نشد. این در حالیست که به‌گفته شاهدان، مردم آسیب دیده از نبود امکانات لازم پزشکی رنج می‌برند.

در استان کردستان پنج سد از جمله سدهای سورال، زیویه، گاران و عباس‌آباد بانه سرریز شده و برخی از سدهای دیگر استان هم در آستانه سرریز شدن قرار دارند.
تراز آب تمامی‌ رودخانه‌های استان کردستان در حال افزایش است و باید هشدارهای لازمه به مردم برای دوری کردن از حریم رودخانه‌ها داده شود.

در شهرستان قائن در خراسان جنوبی از صبح سه‌شنبه سیل جاری شده و جاده قائن به گناباد را آب پوشاند.
روستاهای اطراف قائن در معرض تهدید سیل قرار گرفتند.

۱۳۹۷ اسفند ۱۷, جمعه

داستانک ( زباله گرد)

ازآن ماست پیروزی
زباله گرد
داستانکی براساس واقعیتهای اجتماعی امروزما 
قربانیان نظام پلید آخوندی 

زباله گرد
زباله گرد
خورشید داشت با اینور زمین بای بای میکرد و می رفت که به مسولیتش در آنطرف برسه. 
دو تا کوچولو ژولیده هرکدام با یک گونی که از قدشان بسیار بزرگتر بود، وسط زباله ها می لولیدن. اما هرچه گشتند چیزی گیرشون نیومد.
حسن دست خواهرش نسرین رو کشید و گفت : نسی نا امید نشو بریم زباله بعدی. اما در درونش غوغایی بود. با خودش فکر می کرد خدایا، آیا ما هم آدمیم؟ اصن برای چی ما زنده ایم. وچرا اینطوریم و خیلی ها نیستند؟ 
ولی شکم گشنه این حرفها سیرش نمی کنه. بخصوص که نسرین خواهر کوچیکترش را خیلی دوست داشت وازدیدن گشنگی او درد خودش رو فراموش کرد.
حواسش رو جمع کردکه نسی چیزی از این ناراحتیش نفهمه. سیاهی شب با همه هولناکیش فرا می رسید ولی اونها هنوز چیزی گیرشون نیومده بود. با دست خالی هم نمیشد برگشت. صاحب کار که صاحب خودشون هم بود فقط پول رو می شناخت و بس واگه نداشتی کتک بود و کتک
یهو دردش بیشتر شد وقتی کتکهای شب قبل رو که نسی خوده بود را بیاد آورد.
به ذهنش زد: کاش یه مرگ موشی یا چیزی بود که هردو می خوردند واز شر این دنیای بی رحم نجات پیدا میکردند. 
صدای نسرین اون رو به خودش آورد. حسن گشنمه ، خسته شدم ، سردمه، میشه یه جایی بشنیم؟
تمام وجودش یهوآتش گرفت. باید کاری بکنه. تمام حواسش رو جمع کرد.اطرافش رو نگاه کرد. هیچ چیز برای خوردن، هیچ جایی برای نشستن وهیچ وسیله ای برای گرم شدن نبود.
حسن گونیش رو کنار زباله ای که نبش کوچه ای که به خیابان ده متری وارد میشد پهن کرد. نسی رو بغل کرد و گذاشت روی گونی و گونی رو دورش پیچید و گونی نسی رو هم روش کشید. یه ماچ از گونه اش گرفت وگفت: کمی صبر کن تابیام.
چراغ خانه ی روبرو روشن بود. وصدای دعوای چند نفر میومد. دعوا بر سر ارثیه مادربزرگشون بود.هرکدام سعی می کردند که سهم بیشتری ببره.
حسن در خونه رو زد واز دورهم چشم از نسی بر نمی داشت. در باز شد وجوانی قوی هیکل و شیک و پیک ظاهر شد. حسن انگار گالیور رو دیده باشه،  زبانش بند اومده بود اما با انگشتش نسی رو نشوند داد. جوان نسرین رو دید و همه چیز رو فهمید.
همراه حسن راه افتاد. وقتی دست نسی رو گرفت خیلی داغ بود و نسی از تب داشت میسوخت و بشدت میلرزید. 
جوان گونی و نسرین رو یکجا بغل کردو با حسن به خانه برد.
همسر جوان قوی هیکل تا این صحنه رو دید فریاد زد : روی دریای نفت نشستیم و این بیچاره ها اینطور دارند هلاک میشن اینها حرث ونسل ما رو نابود کردند. هزاران نفر مث این کودکان هستند که در این نظام هیچ حمایتی نمشن.
دعوای ارثیه خاتمه یافته بود.اونها حسن و نسی رو به فرزندی خودشون پذیرفتند.
وحالا نسرین و حسن همراه با پدر و مادرشون از فعالان حقوق کودکان وبشر در جامعه آخوند زده ما هستند.   

۱۳۹۷ اسفند ۱۴, سه‌شنبه

آتش در کوه سپند

ازآن ماست پیروزی

آتش در کوه سپند

این داستان چهارشنبه سوری است که باید برای بر پا کردن آتش ها در کوهستانهای مملکتمون دنبال کنیم.
آتش در کوه سپند
به کوه سپند آتش اندرفکند
که دودش برآمد به چرخ بلند
(شاهنامه)

در داستانها و افسانه‌های ایران باستان، «کوه سپند» منطقه‌ای بود بسیار حاصلخیز با ثروتها و معادن بی‌پایان و ذخایر بیشمار. گویند که این کوه دژی بلند و سربه‌فلک کشیده داشت که حتی عقاب را نیز بر آن گذر نبود و چهار فرسنگ ارتفاع و چهار فرسنگ پهنای آن بود. اندرون دژ پر بود از آب و سبزه و کشت و درخت و زر و ثروت؛ و خلاصه نعمتی نبود که در آن نباشد. با مردمانی شجاع و دلیر که در عین داشتن روحیه جنگاوری و تسلیم‌ناپذیری، مهربانی و صفا و صمیمت آنان زبان‌زد همگان بود… تا این‌که گروهی بر این منطقه حاکم شده و سر به طغیان گذاشتند. گروهی بازمانده از حرکت تاریخ …
فریدون که روزگاری با یاری کاوه آهنگر بر ضحاک ستمگر چیره شده بود، بر آن شد که با آن گروه طغیانگر در کوه سپند به جنگ برخیزد و سرزمین حاصلخیز را از دست آن گروه ظالم آزاد کند. پس از سالیان و شکست‌های بسیار، سرانجام این رستم بود که اراده فریدون را محقق کرد و بر آن قوم ستمگر در کوه سپند فائق آمد و آنان را در روز چهارشنبه سرنگون کرد…
به کوه سپند آتش اندر فکند، که دودش برآمد به چرخ بلند
آری، او چنان آتشی بر کوه سپند برپا کرد که دودش در سراسر عالم بالا گرفت، در همه جا دیده شد و آوازه‌اش جهان را درنوردید…