۱۳۹۷ آبان ۹, چهارشنبه

حمله نیروهای ارتش عراق به قرارگاه اشرف ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸

مقاومت با دست خالی (درس درخشان)



حمله نیروهای ارتش عراق به قرارگاه اشرف ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸


۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ سالروز وقایع خونباری در پایگاه مجاهدین خلق ایران در قرارگاه اشرف است در این روز نیروهای عراقی به خواست رژیم ایران به قرارگاه اشرف که ساکنان آن پیش ازین سلاح‌های خود را در احترام به دولت نوپای عراق تحویل داده بودند، حمله کردند. با این همه ساکنان اشرف بدون سلاح در برابر این حمله ایستادند. در نتیجه این حمله ۱۱تن از آنان جان باختند، بیش از ۱۰۰۰ نفر مجروح ۳۶ تن به گروگان گرفته شدند. دولت عراق زیر فشارهای بین المللی و همچنین پس از ۷۲ روز اعتصاب غذای گروگانها که ۷ روز آن اعتصاب خشک بود ، مجبور شد آنان را آزاد کند. این حملات از طرف ارگانهای بسیاری مصداق جنایت علیه بشریت خوانده شد.

پیش از حمله در ذهن اشرفیها چه می‌گذشت؟

از روز پنجم مرداد نیروهای عراقی شروع به تمرکز نیرو در بیرون اشرف کردند. برای همین، اشرفیها از همان شب در مواضع حساس اشرف مستقر شدند.
 هر ضلع اشرف، یک در اصلی دارد. البته ضلع غرب، دو در دارد. یکی از آنها همان در شیر معروف است. اگر نیروهای مهاجم قصد نفوذ به اشرف را داشتند، حتماً از دربهای اصلی اضلاع باید حمله را شروع می‌کردند. برای همین هم این درها اولین خطوط دفاعی شدند.
 بعد هم تهدید شروع شد. نیروهای عراقی شروع به پیشروی کردند و موانعی که خیلی از آنها را خودشان قبلاً جلوی درهای ورودی گذاشته بودند، برداشتند. بچه‌ها هم این طرف شعار می‌دادند. اما در آن لحظات، توی ذهن اشرفیها چی می‌گذشت؟
(شاهد صحنه) :
”وقتی عراقیها به سمت درآمدند، ما فکر می‌کردیم مثل دو ماه پیش که نیرو می‌آوردند تا فیلم تبلیغاتی بگیرند و به رژیم بگویند ما روی اشرف فشار می‌آوریم، باز هم نیتشان همین است“ .  
(شاهد صحنه) :
 ”برای ما خیلی روشن بود که مالکی برای انتخاباتی که در پیش دارد، حمایت رژیم را می‌خواهد. قیمتش را هم قصد دارد از جیب مجاهدین بپردازد. من احساس می‌کردم که آن روز با روزهای قبل فرق می‌کند. اما در ذهنم این بود که ما یک قرارداد حفاظت با نیروهای آمریکایی داریم که همان بغل هم ایستاده بودند. بر اساس آن قرارداد که سلاحهای ما را جمع‌آوری کرده بودند، می گفتم اگر عراقیها کاری کنند، آنها دخالت می‌کنند“ .
حمله به اشرف
حمله به اشرف ۶و ۷ مرداد

خشونت و ایستادگی

بعد از این‌که مهاجمان، تهاجم خودشان را شروع کردند، درگیریهای سختی به‌وقوع پیوست.
 نیروهای مهاجم به انواع سلاحها مسلح بودند. لودر، نفربر، سلاح، باتون، چوب، گرز، زنجیر و تبر......

۱۳۹۷ آبان ۸, سه‌شنبه

کورش بزرگ






کورش بزرگ یا کورش کبیر (۵۲۹ تا ۵۷۶ پیش از میلاد) همچنین معروف به کورش دوم نخستین شاه و شاهنشاهی هخامنشی است. کورش کبیر، به‌خاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شده‌است.
کوروش کبیر و همسرش کاساندان
بنیان‌گذار دودمان ایرانیان کورش را پدر و یونانیان، که وی سرزمین‌های ایشان را تسخیر کرده بود، سرور و قانونگذار می‌نامیدند. یهودیان کورش را به منزله مسح‌شده توسط پروردگار بشمار می‌آوردند، ضمن آنکه بابلیان وی را مورد تأیید مردوک می‌دانستند.
او نخستین شاه هخامنشی بود که در بین سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده‌ای از آسیا حکومت می‌کرد. کورش در منشور خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کورش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی می‌کند.[۱]

خانواده کورش بزرگ

بانو کاساندان دختر فرناسپه از شاهدختان خاندان هخامنشی بود. وی از اصالت ایرانی برخوردار بود. او همسر و همراه و همفکر همیشگی کورش بود. کورش بزرگ در طول زندگی خود فقط یک زن اختیار کرد و او کاساندان نام داشت. کاساندان قبل از کورش درگذشت و بعد از او کورش در اندوهی فراوان ماند و برای همیشه و به احترام همسرش تنهایی را برگزید.
کاساندان، کاسادان یا کَساندان همسر کورش بزرگ، از تبار هخامنشی بود. کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسیائی بوده و همواره در کنار همسرش کورش بزرگ پادشاهی می‌کرده و قدرت‌مندترین زن دربار هخامنشیان به‌شمار می‌آمده‌است. با این حال به نظر می‌رسد با توجه به نظام مردسالاری در ایران باستان او به عنوان یک زن درباری حق دخالت در امور سیاسی را نداشته‌است. او خواهر اوتاناس و دختر فرناسپ هخامنشی بود. حاصل ازدواج او و کورش ۵ فرزند بود؛ کمبوجیه، بردیا، آتوسا، آرتیستون و دختری که نامش ذکر نشده‌است. به گفته داندامایف، دختر سومی احتمالاً رکسانا بود.
پسر بزرگ کاساندان و کورش، کمبوجیه دوم، جهانگشایی کرد و مصر را به امپراتوری هخامنشیان افزود. بردیا نیز مدتی کوتاه بر تاج تخت نشست. اما آتوسا را بی‌شک باید با دیدی دگر نگریست. چرا که دختر کورش بودن چنان «جایگاه ویژه ای» به او بخشید که داریوش بزرگ او را به همسری خویش برگزید؛ و فرهیختگی و درایت آتوسا در تمام طول تاریخ زبانزد شد.
بی شک کاساندان مادری بزرگ بود که چنین فرزندان بزرگی پرورش داد که هر یک نامی نیک در تاریخ دارند. وی همچنین همسری نمونه بود چرا که در همه مراحل سخت دوشادوش کوروش کبیر حضور داشت و همراه همیشگی او بود.
کوروش کاساندان را بسیار دوست می‌داشت. هنگام مرگ کاساندان در بابل ۶ روز عزای عمومی اعلام شد. مقبره کاساندان در پاسارگاد، در کنار آرامگاه کورش بزرگ می‌باشد. پس از کورش او نخستین شخصیت قدرتمند کشور بزرگ ایران بود. کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسیائی بود که کورش بزرگ بر آنها پادشاهی می‌کرده‌است.[۲]
کامبیز دوم پس از مرگ پدر به جای او به تخت شاهی نشست و برادر دیگر خود بردیا را کشت. او پس از فتح مصر در راه بازگشت به ایران خودکشی کرد.[۱]


۱۳۹۷ آبان ۷, دوشنبه

با قامتی افراشته بر فراز سکوی اعدام- فروزان عبدی

فروزان عبدی 

فروزان عبدی

فروزان عبدی
 فروزان عبدی 
فروزان عبدی پیربازاری(زاده‌ی۱۳۳۶-درگذشته‌ی مرداد ۱۳۶۷) متولد تهران، دانشجوی رشته تربیت بدنی و عضو تیم ملی والیبال زنان ایران. بعد از انقلاب ۱۳۵۷ به هواداری ازسازمان مجاهدین خلق ایران پرداخت و پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به جرم هواداری از مجاهدین خلق دستگیر و به ۵ سال زندان محکوم شد. وی در هنگام دستگیری دانشجوی سال آخر رشته تربیت بدنی بود. فروزان در دادگاه به ۵ سال زندان محکوم شد ولی پس از اتمام دوره محکومیت ۲سال اضافه در زندان نگه داشته شد و در اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷) معروف به قتل‌عام ۶۷ اعدام گردید.

فعالیتهای ورزشی

فروزان در دهه ۵۰ عضو تیم والیبال پاس و همچنین عضو تیم ملی والیبال بانوان ایران بود.
فروزان عبدی
فروزان عبدی در تیم ملی بانوان ایران در مصر

فعالیت‌های سیاسی

پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ به هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران پرداخت و در و در زمینه‌های مختلف در این سازمان فعالیت می‌کرد. بعداز تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به جرم هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر و به زندان اوین منتقل شد....ادامه 👈👈


ارتش آزادی‌بخش ملی ایران

رژه بزرگ ارتش آزادیبخش ملی ایران


ارتش آزادیبخش ملی ایران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ توسط مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران تأسیس شد. یک سال پس از آن که محل اقامت مسئول شورای ملی مقاومت به عراق منتقل شد، مسعود رجوی دست به ابتكار تاسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران زد و آن را به عنوان ضرورت مرحله‌ی مبارزه با حاکمیت خمینی؛ برپا كرد. از نظر مسعود رجوی؛ تاسیس ارتش آزادیبخش، ضرورت پاسخگویی به امكان ادامه موثر مبارزه و تنها راه ارتقاء كارآیی اپوزیسیون سازمانیافته؛ پس از  ۸ سال مبارزه‌ی سیاسی و نظامی مجاهدین با حکومت تهران بود.
ارتش آزادیبخش
ارتش آزادیبخش ملی ایران


چرایی تأسیس ارتش آزادیبخش هم در کتاب ارتش آزادیبخش آمده است:
زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک
زرهی ارتش آزادیبخش ملی ایران درحال شلیک
«ارتش آزادیبخش یك محصول خلق الساعه نیست. ثمره‌ی اشتیاق سوزان یك خلق برای «آزادی» است. در ژرفای چهره‌اش می شود رنج‌ها و اشك‌های یك ملت رشید را مشاهده كرد كه چگونه در امید و لبخند، شكفته می شود. ارتش آزادیبخش آسان به دست نیامد. در شجره‌نامه‌اش مبارزات عادلانه‌ی مردمی به ثبت رسیده، كه برای «آزادی» تمامی راه‌های ممكن را پیمودند و هرگونه شیوه‌ی مسالمت‌آمیزی را با بردباری مطلق آزمودند.
این ارتش نه از یك وسوسه‌ی نظامی، كه از دل یك مبارزه‌ی درخشان سیاسی بیرون آمد. سپس وقتی خمینی تمامی راه‌های مسالمت را به رویش بست، در تظاهرات ۳۰ خرداد، دست به یك اتمام حجت تاریخی زد و شرف مقاومت و حقانیت مبارزه‌ی انقلابی مسلحانه را به تائید خلق قهرمان ایران رساند. سپس از پیچ و خم مبارزات چریكی عبور كرد و آنگاه در امتداد سیاست انقلابی صلح، با شرف حضور خود چشم‌انداز متقن آزادی را در جنگ آزادیبخش نوین ترسیم نـمود، این ارتش مشروعیت  خود را  از خون‌بهای یكصدهزار شهید قهرمان مقاومت ایران كسب كرد. و سند حقانیتش پیشینه‌یی است درخشان از مبارزه‌ی سیاسی تا ۳۰ خرداد و از ۳۰ خرداد تا امروز».[۷]
ارتش آزادیبخش در کارنامه خود بیش از ۱۰۰ رشته عملیات موفق دارد، به گفته ناظران اصلی‌ترین دلیل پذیرش آتش‌بس توسط خمینی، گسترش عملیات متمرکز ارتش آزادیبخش بود.
👈👈ادامه 


۱۳۹۷ آبان ۶, یکشنبه

انسان و انسانیت.

وجه تمایزما از دیگر مخلوقات در این جهان پرآشوب همانا انسانیت است.
 ما با بارز کردن ارزشهای انسانی خودمان اثبات می کنیم که انسانیم و خط سرخی با حیوانیت رسم می کنیم .
انسان جانشین خداست در روی زمین همانطور که خودش در کتابش گفته.
فدا کردن خود برای دیگران. زندگی کردن برای دیگری. همه چیز را دادن تا دیگران به همه چیز برسند. اینها همان خصوصیات انسانی است که در ما که عالی ترین مخلوغ این تکامل هستیم گذاشته شده واگر به آن عمل نکنیم شایسته انسان بودن نیستیم.
هیچ فرقی نمی کند که ما چه رنگی وچه نژادی داشته باشیم. زن باشیم یا مرد و یا متعلق به کدام کشور. 
باهم ببینیم.


فقرو بیچارگی

ویکتور هوگو نویسنده نامدار و شهیر فرانسوی این موضوع را د ر شاهکارش بنام بینوایان بخوبی نشان می دهد.
امروزدر جامعه ما این وضعیت بخوبی نمایان است . 
رژیم آخوندی با سیاست های مهین بر باد ده مردم مارا به روز سیاه نشانده و حرث ونسل این مملکت را به نابودی و ثروت ما را به یغما برده است. 
با نفاشی ازکوزت، دختری که مادرش در فقرغیر فابل تصور همچون بسیاری از زنان جامعه ما جان سپرد، درود می فرستم به تمامی شیر زنان جامعه ما که برای محو این ستم و بیداد آخوندی بپا خاسته اند.
کوزت در بینوایان

دفاع مشروع


در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۱۱ نیروهای عراقی به اردوگاه مجاهدین خلق حمله کردند که در درگیری‌های پیش آمده 34 نفر از اعضای قرارگاه اشرف کشته شدند.
درب شیر قرارگاه اشرف
این سوال همچنان باقی است .
 چرا با وجودی که اعضای این قرارگاه یا کمپ که همگی تحت نظارت کنوانسیون 4 ژنو قرار داشتند، دولت عراق به بآنها حمله کرد.
 اما سوال مهمتر و اساسی تر اینکه، چرا مجاهدین از خود دفاع مشروع هم نکردند و 34 نفر از آنها کشته شدند.
 آنها با دست خالی آماج تیر و تبر نیروهای جنایت کار مالکی نخست وزیر وقت عراق که مزدور رژیم آخوندی بود قرارگرفته بودند، جانانه مقاومت کردند واگر می خواستند از خود دفاع مشروع کنند حتی یک کشته هم نمی دادند بلکه از دشمن بسیار تلفات گرفته میشد. اما مجاهدین که می دانستند پشت این حمله ها رژیم پلید آخوندی قرار دارد ومالکی بدستور ولی فقیه این رژیم دست به این حمله زده با هوشیاری هم از تصرف اشرف توسط آنها جلو گیری کردند و هم اینکه دشمن را در توطئه ای که چیده بود ناکام گذاشتند.( ۱)
قرارگاه اشرف
میدان اشرف واقع در قراگاه اشرف 

راستی دفاع مشروع چیست ؟
دفاع مشروع حس غریزی هر انسان هست. همواره بشر در مقابل عملی که ناعادلانه و غیرمشروع بوده سر فرود نیاورده و دفاع در برابر چنین عملی را جزو حقوق طبیعی خود می‌داند، زیرا انسان با تبعیت از غریزه به هنگام خطر مقابله به مثل می‌کند و آن را نوعی حق برای خود و نوعی تکلیف نسبت به دیگران می‌داند و روابط انسانی و اجتماعی ایجاب می‌کند که افراد در صورت حمله و تهاجم ناعادلانه دیگران ساکت نمانند و قانون نیز چنانچه کسانی را که در شرایط دفاع باشند مجازات نخواهد کرد.
دفاع عبارت است از اینکه انسان با توسل به قدرت حقی دارد که تحت حمایت قانون است و اگر متجاوزی بخواهد آن را برباید حفظ کند؛ بنابراین دفاع یکی از وسایل اولیه حفظ حق است که با همین خصوصیت در مناسبات و روابط بین افراد و بین ملل باقی مانده‌است؛ ولی دفاع در روابط بین افراد وقتی مشروع است که برای دفع ضرری که از ناحیه حمله‌کننده با حمله حضوری و غیرقانونی صورت گرفته ضروری باشد.
بنابراین در یک نگاه شخصی که برخلاف عدل و انصاف مورد حمله قرار گرفته و برای دفاع از خود مرتکب جرم شده‌است در حال دفاع مشروع است. در نتیجه شباهت زیادی بین حالت اضطرار و دفاع مشروع وجود دارد. در هر دو مورد وقتی برای احتراز از خطر و زیان جرم مرتکب می‌شود در واقع دفاع مشروع یکی از موارد مخصوص حالت اضطرار است و خصوصیت آن این است که مجنی‌علیه در عین حال حمله‌کننده نیز هست.
یکی از مهمترین حقوق طبیعی انسان، حق دفاع در مقابل تجاوزها به جان، آزادی، عرض، ناموس و مال است؛ بنابراین وضع مقررات دربارهٔ حق دفاع متهم، هم با اصول و مبانی حقوق اسلامی و هم با مبانی حقوق بشر هماهنگی دارد.
بر این اساس دفاع مشروع در مقام دفاع از نفس، عرض، ناموس، مال یا آزادی تن خود یا دیگری در قانون مورد پذیرش قرار گرفته‌است.
آیا حق دفاع متهم مطلق و بدون محدودیت است؟
خیر؛ قانونگذار شرایط دقیق آن را مشخص کرده‌است. در قانون مجازات اسلامی جدید پیش‌بینی شده‌است که شخص می‌تواند در شرایطی خاص و ویژه از خود دفاع کند، بدون آنکه مجازات شود.[۲]

۱۳۹۷ آبان ۴, جمعه

عکسهای بیاد ماندنی

عکسهای بیاد ماندنی همیشه خاطراتی را برایمان زنده می کنن. آنها همراه خود تاریخ را نیز ورق می زنن تا  به ما انسانها 
تجاربی را منتقل کنن.
 با هم ببینیم .
جهان پهلوان تختی
جهان پهلوان تختی 
من که تا حالا ندیده بودم . شما چطور.

جهان پهلوان تختی و سلطان جاز و آواز ایران ویگن
به به چه خاطراتی .

سازمان مجاهدین خلق ایران

در مسیر تکامل بشری، تشکل عالی ترین شکل سازمان یافتگی نوع بشر برای نیل به آزادی است  وآزادی ضرورت دوام انسان در مقام انسانی است. بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران، این راز تکامل را کشف و در این مسیر گام نهادند.

سازمان مجاهدین خلق ایران

سازمان مجاهدین خلق ایران، در ۱۵ شهریور سال ۱۳۴۴ توسط محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگانازدانش‌آموختگان دانشگاه‌های تهران بنیان‌گذاری شد. سازمان مجاهدین خلق ایران یکی از نیروهای محوری مبارزه با رژیم پهلوی در دورهٔ محمدرضا شاه بود.

آرام سازمان مجاهدین خلق ایران
این سازمان پس از بنیانگذاری به مدت ۶ سال به کار تدوین ایدئولوژی، استراتژی و تربیت کادرها پرداخت.
در شهریورماه ۱۳۵۰ بیش از ۹۰ درصد از کادرها و ۱۰۰ درصد مرکزیت سازمان توسط ساواک دستگیر شدند، بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران و تعدادی از اعضای مرکزیت در سال چهارم خرداد ۱۳۵۱ توسط محمدرضا پهلوی اعدام شدند.
بعد از اعدام بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران، مسعود رجوی که تنها بازمانده مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران بود، و در پی واگذاری مسئولیت سازمان به او توسط محمد حنیف‌نژاد؛ قبل از شهادش در زندان در نقطهٔ رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت.

از شهریور ۱۳۵۰ تا ۳۰ دی ۱۳۵۷ رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران و بیشتر اعضا و کادرهای آن در زندان بودند.
پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، سازمان مجاهدین خلق ایران مبارزه مسالمت آمیز و فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد. این امر از جانب خمینی که در حال تثبیت حکومت خود بود، تحمل نمی‌شد. دفاتر، میتینگ‌ها و میزکتاب‌های این سازمان، توسط طرفداران حکومت بارها مورد حمله قرار گرفت.... ادامه 👈👈

تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران

سعید محسن-محمد حنیف‌نژاد-علی اصغر بدیع‌زادگان بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران
سعید محسن-محمد حنیف‌نژاد-علی اصغر بدیع‌زادگان
سازمان مجاهدین خلق ایران در سال۱۳۴۴، به وسیله محمد حنیف نژاد و همفکرانش سعید محسن و علی‌اصغر بدیع زادگان، تأسیس شد. این سه همگی فارغ‌التحصیل دانشگاه بودند و از زمان مصدق، جزو فعالان جنبش دموکراتیک و سپس در شمار اعضای نهضت آزادی (مهندس مهدی بازرگان) به‌شمار می‌رفتند. از جمله حنیف‌نژاد و سعید محسن به دلیل عضویت و فعالیت در نهضت آزادی، دستگیر و مدتی در زندان بسر برده بود. هدف نهایی آنها جایگزین نمودن رژیم شاه با یک نظام دموکراتیک بود.
در آن دوران جوانان مبارز، برای مبارزه معمولاً به مارکسیسم رو می‌آوردند، اما بینان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران اعتقاد داشتند که یک برداشت نو و صحیح از اسلام، می‌تواند دموکراسی را در ایران محقق کند، از این رو اسلام حقیقی را به عنوان مکتب راهنمای عمل خود انتخاب کردند. بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران به طور همزمان مطالعه سایر مکاتب را هم در دستور کار خودشان قرار دادند.
آنها برداشت سطحی از اسلام را رد کردند، این نوع برداشت در انحصار آخوندها و روحانیون سنتی آن زمان بود، در نتیجه اولین تقابل آنها با آخوندهایی بود که اسلام را در انحصار خود می‌دیدند. آنها از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۵۰ به تدوین ایدئولوژی، استراتژی و تربیت کادرهای خود بصورت مخفی پرداختند.


کودکان کار محصول حاکمیت آخوندی


کودکان کار

تهران کودک کار
تهران کودک کار  
  کودکان درراه 
مادران چشم براه
 پدران در فکر نان 
آه خدایا این چه حکمی است.
چشمهای نگران 
 دلهای پریشان 
 همه در فکر غذا
 همه در فکربلا
وای ازبی پناهی.
وای از این دربدری.






آرش کودک کار 
پاتوق خودش و رفقایش یکی از چهارراه‌های این شهر بزرگ است، همانجا که روزی خود و خانواده اش را با شیرین کام کردن شهروندان در می آورد یا شیشه های ماشین های پشت چراغ قرمز را پاک می کند تا بلکه راننده منصفی پولی به او بدهد در قبال این خدمتش. 
آرش ۱۵ سالش است و الفبای زندگی را مثل بقیه ماها نه پشت نیمکت های مدرسه که پشت چراغ قرمز چهارراه ها هجی کرده و یاد گرفته، هرچند سواد خواندن و نوشتن ندارد ولی در این سن کم مردانه ستون خانواده شده و بار یک زندگی را یک تنه به دوش می کشد.
از ۸ صبح تا ۱۰ شب زیر آفتاب سوزان تابستان و سرمای استخوان سوز زمستان کار می کند تا خرج درمان بیماری مادرش را بدهد، شوم ترین معضل اجتماع دامن خانواده آرش، بزرگ مرد کوچک قصه ما را هم گرفته و پدرش به بیماری اعتیاد مبتلاست.
آیا فقط آرش است. نه ملیونها کودک کاربا خیل عظیم دیگر، ارتش بیکاران را در ایران روی دریای نفت، تشکیل می دهند.

باشد تا روزی که آرش ها در کانون های شورشی بحساب این آخوندا های دزد و غارتگر برسند و حقوق بسرقت رفته خود و مردم ایران را پس بگیرند.



۱۳۹۷ آبان ۳, پنجشنبه

غلامحسین ساعدی. نویسنده ای توانا

غلامحسین ساعدی با نام مستعار گوهرمراد (زاده ۲۴ دیماه ۱۳۱۴، درگذشته در ۲ آذر ۱۳۶۴) رماننویس، نمایش‌نامه‌نویس نامدار ایرانی بود که زبانی متفاوت از دیگران را برای نوشته‌های خود برگزیده بود. او پزشک اعصاب و روان بود اما در زمینه نویسندگی بسیار پرکار بوده و تا پایان عمر پنجاه ساله‌اش آثار زیادی از خود به جا گذاشت.[۱][۲]
غلامحسین ساعدی در کودکی



آغاز فعالیت‌های ادبی و سیاسی


اولین فعالیت‌های ادبی او زمانی بود که داستان‌هایش در دوران دبیرستان به چاپ رسید. او هم‌چنین در سنین نوجوانی در سه روزنامه فریاد، صعود و جوانان آذربایجان مطلب می‌نوشت. اولین دستگیری و زندان او چند ماه پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاد. این دستگیری‌ها در زندگی او تا زمانی که در ایران بود، تکرار شد. ساعدی با چوب بدست‌های ورزیل، بهترین بابای دنیا، تک نگاری اهل هوا، پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت، پرواربندان، دیکته و زاویه و آی با کلاه! آی بی کلاه، و چندین نمایشنامه دیگری که نوشت، وارد دنیای تئاتر ایران شد. نمایشنامه‌های او هنوز هم از بهترین نمایشنامه‌هایی هستند که از لحاظ ساختار و گفتگو به فارسی نوشته شده‌اند. او یکی از کسانی بود که به همراه بهرام بیضایی، بیژن مفید،اسماعیل خلج و… تئاتر ایران را در سال‌های ۴۰–۵۰ دگرگون کرد.[۱۰]
همچنین ساعدی داستان ترس و لرز، تک‌نگاری قراداغ، رمان توپ، نمایشنامهٔ پرواربندان، جانشین و فیلم‌نامهٔ گاو را بین سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۳ نوشت. ساعدی در سال ۱۳۵۳ با هم‌کاری برخی نویسندگان صاحب‌نام آن روزگار، مجله‌ی الفبا را منتشر کرد.[۱۱]
از چپ به راست غلامحسین‌ساعدی، محمدعلی کشاورز، علی نصیریان جعفروالی
از چپ به راست غلامحسین‌ساعدی، محمدعلی کشاورز، علی نصیریان جعفروالی

دومین دستگیری

غلامحسین ساعدی در سال ۱۳۵۳ در حین تک‌نگاری (تهیه نوشتار با استفاده از شرکت فعال در زندگی مردم جامعه) شهرک‌های نوبنیاد، توسط ساواک دستگیر و به زندان قزل قلعه و بعد به اوین منتقل شد. او به مدت یک سال در زندان انفرادی بوده و مورد شکنجه قرار گرفت.[۱۲]
احمد شاملو که از دوستان نزدیک غلامحسین ساعدی بود در این مورد می‌گوید:
«آنچه از او زندان شاه را ترک گفت، جنازه نیم‌جانی بیش نبود. آن مرد با آن خلاقیت جوشانش پس از شکنجه‌های جسمی و بیشتر روحی زندان اوین، دیگر مطلقاً زندگی نکرد. آهسته آهسته در خود تپید و تپید تا مرد. وقتی درختی را در حال بالندگی اره می‌کنید، با این کار در نیروی بالندگی او دست نبرده‌اید، بلکه خیلی ساده او را کشته‌اید. ساعدی مسائل را درک می‌کرد و می‌کوشید عکس‌العمل نشان بدهد. اما دیگر نمی‌توانست. او را اره کرده بودند.»[۱۳]