۱۳۹۷ مهر ۹, دوشنبه

کمی بخندیم تا دنیا به ما روی خوش نشان دهد.

خانم، همین که برنامۀ کیک پزی تلویزیون شروع شد,شوهرش را که تندنویسی می دانست؛ صدا کرد و از او خواست که فورا دستور پختن کیک را بنویسد.
بخندید
                      
خانم، همین که برنامۀ کیک پزی تلویزیون شروع شد,شوهرش را که تندنویسی می دانست؛ صدا کرد و از او خواست که فورا دستور پختن کیک را بنویسد. شوهر که داشت با علاقه، به دستورهای ورزشی یک شبکۀ رادیویی گوش می داد، چشمش به تلویزیون، دستش به قلم و گوشش به رادیو، شروع به نوشتن کرد. اشکال اساسی این بود که دستورهای پخت کیک، با دستورهای ورزشی قاطی می شد. لذا وقتی شوهر تندنویس، آن دستورات را نوشت و به خانم تقدیم کرد، خانم این طور خواند: به شمارۀ یک، دست ها روی شکم، یک پیاله آرد، روی شانه قرار دهید، مقداری کشمش بریزید به طوری که پاشنۀ پا روی آن قرار گیرد. همین که رنگ کشمش تغییر کرد، یک پا را بلند کنید و مقدار آب را بیشتر کنید به طوری که تا زانویتان بیاید. حالا یک الک خیلی ریز را روی شکم گذاشته، پاها را جمع نموده و با شمارۀ پنج، بریزد. به پشت بخوابید و با شکمتان در میان زردۀ تخم مرغ به چپ و راست بغلتید تا زردۀ تخم مرغ به بدن شما برسد. هرچه بیشتر، روغن مالی شوید، اثر این حرکت بیشتر نمایان می شود. سرتان را خم کنید و سعی کنید که دست هایتان روی آتش بماند؛ بعد به شمارۀ سه کاملا ، دست ها را بلند کنید. بگذارید سرد شود. آن گاه، هر دو دست را از آرنج بیندازید و روی کیک بمالید. سر را به طرف جلو برده، روی آتش، یک چرخ بدهید؛ بعد آن را به عقب خم کرده، بعد سر را به شمارۀ چهار، قطعه قطعه، بریده با حوله خشک کنید، َرویش سرپوش بگذارید که دم کند. در بشقاب چیده، به مهمان تعارف کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر