۱۳۹۷ آبان ۲۷, یکشنبه

حبیب‌الله آشوری

حبیب‌الله آشوری

حبیب الله آشوری
حبیب الله آشوری 

حبیب‌الله آشوری (زاده ۱۳۱۵، گناباد مشهد - اعدام ۲۷ شهریور ۱۳۶۰، تهران) روحانی بسیار ساده‌زیست، و خطیبی معترض به نظام شاهنشاهی بود. او با برداشتی متفاوت با نگاه سنتی به دین، از منتقدان صریح‌اللهجه‌ی رژیم سلطنتی و روحانیان وابسته به حکومت، و نیز از باورمندان و پیگیران تحقق حکومت دینی/توحیدی محسوب می‌شد. فعالیت‌های تبلیغی وی علیه شاه و استبداد حاکم و انتقادهای تند و صریح وی از اختلاف طبقاتی و بی‌عدالتی وقت، منجر به برخورد مکرر ساواک با این روحانی مبارز شد.[۱]
وی پس از سی خرداد ۱۳۶۰ به همراه ۸۰ تن دیگر در زندان اوین اعدام شد.اعدام وی بدلیل هواداریش از سازمان مجاهدین خلق ایران بود.
اعدام حبیب‌الله، آشوری موجی از اعتراض و تاثر را در [۲]
میان مردم بر انگیخت


حدود سه ماه بعد از انقلاب(۲۴ اردیبهشت سال ۵۸)، حبیب‌الله آشوری ضمن نامه‌ای به آیت‌‌الله خمینی، جوسازی علیه خودش و بازجویی و زندانی‌شدن در اوین را شرح می‌دهد.
بسمه تعالی 
از آنجا که جانشینی ستم بجای عدل دردآور و جایگزینی خلاف بجای قانون رنج آور است، بخصوص که تقوای نظام را نیز مخدوش و حیثیت اسلام را نیز لکه دار می‌کند، عرض حال ذیل را که نمودار اینهمه است تقدیم می‌کنم: 
... 
حبیب الله آشوری
حبیب الله آشوری 
در روز ۵۸/۲/۴ دست‌های مرموزی که احیاناً نمی‌خواهند اذهان به تعقیب مجرمان اصلی ترور سرلشگر قره نی – که به بیان امام امپریالیسم و عوامل آن می‌باشند – سیر کند، مرا در [روزنامه]کیهان عضو برجسته ی گروه فرقان قلمداد کردند تا از یکطرف توطئۀ خود را بپوشانند و از طرف دیگر چون مرا سّد راه افکار مرتجعانه ی خود می‌دانند نابود کنند و یا لااقل حیثیت مرا لکه‌دار نمایند. 
... 
من پس از تکذیب این دسیسه به کیهان مراجعه کردم که منشأ این توطئه مشخص و تعقیب قانونی شود تا در نظام عدل اسلامی همچون نظام ظلم طاغوتی هر کسی نتواند به هر کسی هر انگی را بچسباند و از طرف دیگر واقعیت امر را بپوشاند، لکن در آنجا به این نتیجه رسیدم که باز هم همان دست‌ها قویاً پشت مسأله ایستاده‌اند و نه تنها از تعقیب مُفتری که حتی از مشخص نمودن آن نیز کیهان را محذور می‌دارند. 
از این رو از اینجا مأیوس شدم و با تنظیم اعلام جرمی علیه این توطئه – که رونوشت آن پیوست نامه است – به دادگاه انقلاب پناه بردم، لکن در محضر مقدس دادستانی کل انقلاب نیز با کمال تعجب نه تنها به این دعوی برخوردی در شان عدالت اسلامی ننمودند که بی هیچ زمینۀ قانونی و حقوقی زیرکانه مرا به بازجوئی گرفتند. 
...[۷]

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر