۱۳۹۷ بهمن ۱۹, جمعه

گردهمایی آینده انقلاب

گردهمایی آینده انقلاب

آینده انقلاب مسعود رجوی در دانشگاه تهران 
سخنرانی آینده انقلاب در دانشگاه تهران توسط مسعود رجوی در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد . این سخنرانی به مناسبت سالگرد شهادت احمد رضایی (اولین شهید سازمان) و بزرگداشت عباس عمانی(اولین شهید مجاهد که به دست هواداران خمینی که آن زمان به چماقدار معروف بودند به شهادت رسید),  برپا شده بود . هزاران نفر ازمردم تهران در این میتنگ شرکت کرده بودند و شعارهایی  در حمایت از مسود رجوی دادند.مسعود رجوی ضمن اعتراض به سکوت مسؤلان حکومتی در برابر حملة نیروهای حامی خمینی گفت: ما در مقابل هرگونه ظلم و استبدادی مقاومت خواهیم کرد و آسمان این خلق را همچون گذشته غرق ستارهها خواهیم ساخت.شمار زیادی از مردم تهران و هواداران سازمان مجاهدین در این میتینگ شرکت کرده بودند وشعارهایی در حمایت از مسعود رجوی میدادند. مسعود رجوی درقبال فتوای خمینی برای لغو کاندیداتوری خودش، توضیحاتی داد و آنها را به بردباری انقلابی و آرامش دعوت کرد.[۱]
روز ۱۰ بهمن ۱۳۵۸ سازمان مجاهدین خلق یک میتینگ در دانشگاه تهران برگزار کردند که در آن از قتل و کشتار هوادارانشان شکایت کردند. مسعود رجوی در سخنرانی خود در این میتینگ گفت[۲]:
«ما امروز، برای بزرگداشت شهدایی بس والا قدر و پر ارج و شأن جمع شده‌ایم، شهید اولین احمد، چه سمبل پر معنایی، نارنجک را کشید، خودش را قطعه قطعه کرد، به دشمن هیچ نداد نه سلاح، نه اطلاعات و نه حتی جسم خودش، آخر او یک مجاهد خلق بود، مظهری از اراده شکست ناپذیر خلقی قهرمان نسبت به غلبه بر ظلمات جهل و اسارت؛ و چنین بود که اینان به قول پدر طالقانی راه جهاد گشودند، البته اونروز نه کسی احمد و نظایرش را منافق خواند و نه از شکیات و سهویات آنها سئوال کرد و نه آنها را التقاطی قلمداد کرد، آخر آنروزها، فقط بحث رزم و میدان بود، طاغوت آنقدر سخت گرفته بود که مرز جنبش و ضد جنبش، مرز انقلاب و ضدانقلاب به معنی حقیقی کلمه و نه به معنی ابتذالیش واقعاً نمی‌توانست مخدوش بشه. به این ترتیب جایی برای شیرین زبانی، خوش رقصی، مجاهد نمایی و مسلمان نمایی باقی نمانده بود. آخرآنروز در صحنه هیچ اثری از آنهایی که امروز ما را از قیام به مسئولیتهای تاریخیشان میترسونند نبود. چونکه بازی گرگم به هوا نبود، مبارزه سخت و خشن و جدی، و یا اگر هم از بعضی از اینها خبری بود، در پشت صحنه، در پشت جبهه و نه در صفوف نخستین، مرزها نمی‌توانست مخدوش بشه. اهل اسلام و اهل نفاق به سادگی قابل تشخیص بودند. البته باز هم شکر خدا که با این آزمایشی که امروز در کورانش هستیم، باز هم‌مرزها برامون روشنتر شد. فهمیدیم که هر کسی چه در دل داره و چند مرده حلاجه و در اوج همین آزمایش و در یکی از دقیق‌ترین و حساسترین نقاط آن بود که تازهترین و آخرین شهید به خاک افتاد، عباس، مجاهد کارگر، کارگر شهید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر