۱۳۹۷ بهمن ۱۱, پنجشنبه

کانون‌های شورشی

ازآن ماست پیروزی

کانون‌های شورشی 

کانونهای شورشی 
تنها جواب دشمن . آرتش آزادیبخش راه نجات میهن.
کانونهای شورشی کانون‌های شورشی
کانونهای شورشی
کانون‌های شورشی نام استراتژی کنونی سازمان مجاهدین خلق برای سرنگونی حکومت ملاهاست. کانون های شورشی یکی از راهبرد‌های مبارزه با دیکتاتوریها است. مبتکر این تئوری، برای اولین بار ارنستو چه گوارا بوده است.
چه گوارا بر این باور بود که «یک نیروی نامنظم با همه کوچکی‌اش می‌تواند بر ارتشی منظم پیروز شود».[۱] این جمله پایه و اساس تئوری چه‌گوارا را تشکیل می‌دهد.
ارنستو چه‌گوارا مبتکر ایده‌ی کانون‌های شورشی
ارنستو چه‌گوارا مبتکر ایده‌ی کانون‌های شورشی
چه‌گوارا برای نیروی کوچک با عنوان یک «کانون شورشی» مزایایی برمی‌شمارد، از جمله این‌ که توان تحرک بالا دارد، نیروهای منظم ارتش مانند نیروی هوایی بر آن چیرگی ندارد و نهایتاً‌ این که با ضرباتی که به دشمن وارد می‌کند، دشمن را به ستوه می‌آورد و دشمن را یا مجبور به عقب نشینی و یا تغییر تاکتیک می‌کند.
در نبرد آزادسازی کوبا ابتدا نیروهای انقلابی در منطقه سیئرا مائسترا توانستند با ایجاد کانون‌های شورشی و چریکی این منطقه را بدست بگیرند،این كانونهای شورشی به دلیل برخورداری از توان تحرك بالا؛ با ضرباتی که به ارتش دولتی وارد آوردند؛ باعث شدند ارتش باتیستا از پاسگاه‌هایی که در سیئرامائسترا داشت عقب نشینی کند و در نتیجه اجباراً‌ منطقه‌ی وسیعی را تحت اختیار شورشیان رها کرد.[۲] و نیروهای انقلابی از همین منطقه دولت دیکتاتوری باتیستا را سرنگون کردند.
در زمانی که چه‌گوارا در کوبا می‌جنگید، تجربه‌اش ایجاد یک پایگاه کوچک بود؛ بعد پیشروی و آزاد سازی شهر‌های کوچک و بعد از این طریق شهر‌‌های بزرگ را آزاد کند، آزاد سازی سانتاکلارا نمونه‌ای از این تجربه است.
تجربه‌ی انقلاب كوبا را چه گوارا، در نظریه كانونهای شورشی تئوریزه كرد، خلاصه این نظریه این بودكه اگر زمینه‌ی انقلاب دركشوری آماده باشد و توده‌های مردم حاكمیت را نخواهند، تعدادی عنصر از جان گذشته كه او نام كانون‌های شورشی را برآن می‌نهاد، برای سرنگون كردن دیكتاتوری كافی است. 
چه‌گوارا معتقد بود که نباید منتظر ماند که تمام شرایط مادی برای آغاز مبارزه مهیا شود؛ ایجاد کانو ن های شورش در نقاط مختلف کشور خود به خود می تواند این شرایط  را فراهم  کند.[۳]
چه گوارا همچنین اعتقاد داشت این کانونها می‌توانند به نقطه امید مردم در برابر حاکمیت ضدمردمی تبدیل شوند و با به حرکت در آوردن جامعه زمینه انقلاب و دگرگونی را به‌وجود آوردند.[۴]
در ایران امروزی شرایط عینی و ذهنی انقلاب وجود دارد، یعنی هم نارضایتی عمیق مردم از دولت وجود دارد (شرایط عینی) و هم یک اپوزیسیون سازمان‌یافته که رهبری جنبش را بدست دارد(شرایط ذهنی)، وجود دارد. این شرایط برای ایجاد کانون شورشی و ضربه زدن به دولت حاکم را فراهم می‌آورد.
راهبرد کانون‌های ‌شورشی هم در انقلاب کوبا و هم در انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ روسیه بکار گرفته شده و موفق بوده است. هر چند کپی‌برداری از یک راهبرد ممکن است در همه‌ جا یک جواب مشخص نداشته باشد، اما پس از اعلام راهبرد کانون‌های شورشی توسط سازمان مجاهدین خلق ایران، از نتایجی که تا کنون بدست داده، درستی این راهبرد را به اثبات رسانده است.
بعد از قتل عام ساکنان اشرف در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ که در آن ۵۲ نفر جان خود را از دست دادند و ۷ نفر به گروگان گرفته شدند؛‌ مجاهدین اشرف را تخلیه کردند، در این زمان مسعود رجوی رهبر جنبش مقاومت ایران، استراتژی هزار اشرف را اعلام کرد، هزار اشرف به معنی پیشبرد امر سرنگونی با تیم‌های انقلابی که سازمان یافته باشند، این تیم‌ها و گروه‌ها که در واقع یکان‌های ارتش آزادیبخش ملی ایران هستند؛ با سازمان‌یافتگی و وصل به فرماندهی متمرکز (ارتش آزادیبخش ملی ایران) نقش بسیار مهمی در ایجاد و سازماندهی قیام ‌ها و اعتراضات دارند، تجربه‌ی قیام دی‌ماه و حرکات اعتراضی و خیزش‌های بعدی این امر را اثبات کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر