جنبش دانشجویی
جنبش دانشجویی در
ایران، سابقهای دیرینه دارد. از زمان عباسمیرزا ولیعهد فتحعلیشاه قاجار اعزام
دانشجو به کشورهای دیگر بخصوص اروپا شروع شد. به تدریج در دورههای بعد تعداد
دانشجویان اعزامی بیشتر شد، بعد از آن امیرکبیر دارالفنون را تأسیس کرد، که در آن
علوم مختلف آموزش داده میشد، همزمان از اشرافزادگان و کسانی که تمکن مالی
داشتند، به اروپا برای تحصیل میرفتند، این قشر همراه با بازرگانان، روشنفکران و
سیاحانی که از وضعیت کشورهای دیگر مطلع میشدند، و عقبماندگی ایران را میدیدند،
در فکر تغییر در ایران میافتادند، این قشرها مهمترین کسانی بودند که پایههای
اصلی انقلاب مشروطه را تشکیل میدادند،
جنبش دانشجویی |
در سال ۱۳۱۴
دانشگاه به شکل امروزی تأسیس شد، از زمان تأسیس دانشگاه همواره دانشگاه مرکز تجمع
نیروهای آگاه و دگرگونی طلب بود. بخصوص بعد از اخراج رضاخان از ایران، یک فضای باز
بالنسبه سیاسی ایجاد شد که دانشجویان تشکلهای خودشان را شکل دادند، در این برهه
دانشجویان در سه جهتگیری سیاسی دسته بندی میشدند، طرفداران مارکسیسم که عمدتاً
از طرف حزب توده تغذیه میشدند، جریان ملی که هواداران مصدق بودند و جریان مذهبی و
اسلامی که طیفی از گرایشهای مختلف تحت عنوان مذهب بودند.(مانند طرفداران نخشب و
...)
جنبش دانشجویی |
بعد از کودتای ۲۸
مرداد ۱۳۳۲
دانشجویان با پرچمداری دانشجویان ملیگرا به سفر نیکسون به تهران اعتراض کردند، که
نیروهای نظامی شاه بر روی دانشجویان آتش گشودند و سه تن از دانشجویان مبارز را به
نامهای احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی و مصطفی بزرگنیا به قتل رساندند. خونهایی كه
به دلیل شناخته شدگی این سه تن در خواستهای رادیكال و ملی؛ شالوده بنیادین جنبش
دانشجویی را براساس تمایلات ملی گرایانه و مردمی و آزادیخواهانه و جریان مبارزاتی
جنبش دانشجویی پی ریزی كرد و بستر این مبارزات را از همان آغاز از حركتهای غیر
رادیكال و غیر ملی جدا و متمایز كرد و با گذشت زمان محصولاتش را ارائه داد.
بعد از این دوران دانشگاه و فعالیت دانشجویی برای یک دوره در محاق
فرو رفت، در بهمن ۱۳۴۰
دانشجویان در اعتراض به تأخیر در بازگشایی دانشگاه مورد هجوم و حملهی کماندوهای
هوانیروز قرارگرفتند.
از این دوران به بعد دانشجویان آگاه و فداکار، شیوهی مبارزه
مسالمتآمیز را به کنار گذاشتند و از دل دانشگاه سازمانهای پبشتاز مبارزه مسلحانه
بیرون آمدند:سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران.
این سازمانها با تکیه بر مشی مبارزهی مسلحانه فضای آن روزگار را
شکستند، بعد از پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷
قشر دانشجو و جنبش دانشجویی فعالیت بسیار گستردهای در پیوند با نیروهای انقلابی
بخصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران داشتند، بطوری
که دانشگاهها بستر مبارزات آزادیخواهانه و مترقی این سازمانها و هوادارانشان برای
تثبیت خواستهای ملی و نفی هرگونه وابستگی و نفی آزادیها بود و دقیقا به همین دلیل
خمینی با اعلام انقلاب فرهنگی دانشگاهها را بست.
اما جنبش دانشجویی ایران خاموش نشد، و در طول نزدیک به ۴ دهه هزاران حرکت اعتراضی ضد
حکومتی در این محیطهای سرشار از آگاهی و مبارزه انجام گرفت درحالی كه به طور بی
وقفه در محاصره مجهزترین و سهمگین ترین ارگانها و سازمانهای سركوب و كشتار قرار
داشتند
۱۶ آذر روز ایستادگی دانشجو
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سازمانهای سیاسی، بخصوص سازمانهای تشکیل دهندهی جبههی ملی در یک دورهی کوتاه تحت عنوان نهضت مقاومت ملی به مقاومت سیاسی دست زدند،و تظاهراتها و اعتصابهای پراکندهای در پاییز همان سال در دانشگاه تهران و همچنین بازار، از جمله در تاریخ ۱۶ مهر و ۲۱ آبان، در اعتراض به محاکمه مصدق برگزار شد.
مدت کوتاهی بعد از این وقایع اعلام شد که روابط ایران و بریتانیا (که در زمان نخستوزیری مصدق قطع شده بود) از سر گرفته خواهد شد و ریچارد نیکسون نایب ریاست جمهوری وقت آمریکا برای دیدار رسمی به ایران خواهد آمد.
او از جانب رئیس جمهور میآمد تا اعلام کند که «پیروز سیاسی امیدبخشی در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع شده است».[۴]
سفر نیکسون بهانهی خوبی برای دانشجویان بود تا اعتراض کنند؛ در همین راستا در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ دانشجویان فعال به سخنرانی در کلاسها پرداختند و ناآرامی تمام دانشگاه تهران را فرا گرفت.
رژیم شاه برای جلوگیری از اعتراضات بعدی دانشجویان تصمیم به سرکوب دانشجویان گرفت. سربازان و نیروهای ویژهی ارتش شاه به کلاسهای درس در دانشگاه تهران حمله کرده و صدها دانشجو را بازداشت و زخمی نمودند. نیروهای امنیتی در دانشکده فنی، به سوی دانشجویان آتش گشودند که سه دانشجوی این دانشکده با شلیک مستقیم نیروهای شاه جان خود را از دست دادند، احمد قندچی، مهدی شریعت رضوی و مصطفی بزرگنیا سه دانشجوی جان باختهی حمله روز ۱۶ آذر شاه به دانشگاه بودند.
فردای آن روز نیکسون به ایران آمد و دکترای افتخاری در رشته حقوق را در دانشگاه تهران در حالی دریافت کرد که دانشگاه تهران در به شکل عریانی در اشغال نیروهای نظامی و سرکوب شاه بود.
حوادث و کشتار آذرماه ۱۳۳۲ نشان داد که دولت کودتا، فعالیتهای دانشجویی را با سرکوب نظاممند پاسخ خواهد داد؛ ۱۶ آذر، توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور، روز دانشجو نامیده شد. دانشجویان پس از آن، هر سال در این روز اعتصابهای دانشجویی به راه میانداختند و در واقع ۱۶ آذرماه به معیار خوبی برای ارزیابی میزان نفرت از حکومت استبدادی و توانایی و نفوذ مخالفان در بین روشنفکران، تبدیل شد. ۱۶ آذر از همان زمان تا به امروز، همچنان از اهمیت تاریخی برجستهای در ایران برخوردار بودهاست؛ و برگی درخشان از مبارزات جنبش دانشجویی ایران به حساب میآید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر